جدول جو
جدول جو

معنی دل تو - جستجوی لغت در جدول جو

دل تو
مایه ی درد، درد درونی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَهْ)
ده لا. ده تا. دارای ده تو. ده لایه:
بر من که دلم چو شمع یکتاست
پیراهن غم چو شمع ده توست.
سعدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از دو تو
تصویر دو تو
دو لا خمیده منحنی
فرهنگ لغت هوشیار
آتش دل، آتش درون
فرهنگ گویش مازندرانی
از فن های کشتی لوچو و کشتی با شال است که دست حریف را گرفته
فرهنگ گویش مازندرانی
کنایه از: شجاع و نترس
فرهنگ گویش مازندرانی
مایه ی امید، امیدواری
فرهنگ گویش مازندرانی
دلهره، دلواپسی، تپش قلب
فرهنگ گویش مازندرانی
به طور غم انگیز، به طرز دلخراش، به طور دلخراش
دیکشنری اردو به فارسی